مهدخت پدر و مادرش را از دست میدهد و بخاطر تهمتی که به او زده میشود، از شهر فرار میکند، که با مردی رو به رو میشود، مردی که زخمی و وحشی و درد دارد، اما مهدخت مرحمی برای دردهای او میشود
- کیفیت pdf
- مدت زمان 1500
دانلود رمان بیا تا باهم باشیم pdf از ابان بانو
خلاصه رمان بیا با هم باشیم
بیا تا باهم باشیم…معجزه میخواهی؟عجزه ای که درد هایت را تسکین دهد و بتواند زخم هایت را مداوا کند؟باشد من میشوم معجزه ات معزه ای با چشمانی قهوه ای فقط… تو بمان و با من همراه شو دستانم را بگیر و برایم از عشق بگو تا بتوانیم
“باهم باشیم”
دختری که پدر و مادرش رو از دست میده و با تهمتی که بهش میزنن از شهرش فرار میکنه و با مردی روبه رو میشه که زخمیه وحشیه و درد داره…دختر قصه میشه مرحم درداش اما اتفاقی میوفته که
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(