دانلود رمان در معبد سکوت تو رقصیدم pdf نسیم شبانگاه

دانلود رمان در معبد سکوت تو رقصیدم pdf نسیم شبانگاه

ژانر :

حـکایت دخـتری شکننده و آروم است که گردونه روزگار چنان بر این دختر میتازد که به اشتباه تاوان بی آبرویی کسی دیگر را از او میگیـرند و ناچار میشود با جنینی در شکم، بدنبال پدر بچه اش برود پـدری که خود نوعروسی در خانه دارد ...

  • کیفیت pdf
  • مدت زمان 1991

دانلود رمان در معبد سکوت تو رقصیدم نسیم شبانگاه بدون دستکاری

ژانر : دانلود رمان عاشقانه

گوشه ای از رمان نسیم شبانگاه بنام در معبد سکوت تو رقصیدم :

به طرز مضحکی می دانم که مـی داند دروغ می گویم. و مضحک تر این که هنوز اصرار دارم، به این دروغِ از آغاز محکوم به رسوایی ادامه بدهم. گویی فندک میکشم که آتش میگرد و من میسوزم میان نفیر وحشتناک صدایش. و از جا میپرم با صدای بلند دستش که به در پشت سرم کوبیده میشود… -دروغ نگو… دروغ نگو… بگو کجا بودی با کی بودی تا نزدم نکشتمت… هیچ کس به اندازه ی من نمی داند که این مرد فقط یک تهدید تو خالی نیست و به حرفهایش عمل میکند. پتانسیل این را دارد که به راحـتی آب خوردن به حرفش عمل کند. این میزان شکار بودنش فقط میتواند یک دلیل داشته باشد.او میداند من کجا بودم؛ با کی بودم.

جمله ی بعدی که میگوید آب جوش می شود و از سرم سرازیر میشود و همه ی تنم را میسوزاند کی بود اون بیشـعوری که اونطور پیشش بودی و باهاش گرم میگرفتی؟ او مرا دیده. مرا در بغل مجتبی دیده. این هم از اقبال خوشم بود.مردی که به خونم تشنه بود درسـت روزی به دنبالم آمده که بعد از قریب به سه سال مجتبی هوای مرا کرده. و یادش افتـاده گوشه ای از دنیا ترنمی روی زمین هست که دل میزند برای دیدنش. آچمز

تنها کلمه ای که مناسب حال این لحـظه ام است. کلمات را گم کرده ام. همیشه دست و پایم جلوی این مـرد لرزیـده است، اما اینبار حکایت چیز دیگریست اصلا دست و پایی حس نمیکنم که بلرزد یا نلرزد. برادرم بود او که در آغوشش « نمیدانم چه بگویم… بگویم ؟» دیده ای مرا به خون برادرم تشنه است. نه تنها خودش، که همه ی خانواده اش به خون عزیزترینم تشنه اند. می شود عذر بدتر از گناه. ؟» نامزدم بود « بگویم می داند نامزد داشتم. ته و تویش را نمی داند، فقط می داند که داشتم. قطع به یقین حدسش هم همین است که این طور گر گرفته . . . !

دانلود رمان در معبد سکوت تو رقصیدم pdf نسیم شبانگاه

  • باکس دانلود
  • رمان های مشابه
  • دیدگاه ها0

افزودن دیدگاه

هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(